از کاراکتر «کیل بیل» به پدیده «عصر جدید» رسیدیم!

آوای اقتصاد به نقل از خبرگزاری مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت  به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

در چهارمین نوبت از این سلسله نشست‌ها سراغ فیلم کوتاه «اژدها لازم می‌شود!» از تولیدات باشگاه فیلم سوره و مرکز رسانه‌ای نهضت رفتیم. فیلمی با موضوعی به‌شدت جدی که در قالبی کمدی و اکشن روایت شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر با سامان غنائمی کارگردان و محمدجواد موحد تهیه‌کننده فیلم کوتاه «اژدها لازم می‌شود!» است:

* جناب موحد مدتی است در باشگاه فیلم سوره به‌طور ویژه روی موضوع فرزندآوری تمرکز کرده‌اید، هم در قالب سریال برای تلویزیونی (تازه‌وارد) و هم فیلم کوتاه که نمونه‌اش آثاری مثل همین «اژدها لازم می‌شود!» است. همچنان قرار است شاهد آثاری در این راستا در مجموعه شما باشیم؟

محمدجواد موحد: مسئله اصلی ما در باشگاه فیلم سوره، همچنان تربیت نیرو برای فیلمسازی است اما داریم سعی می‌کنیم در تولیداتمان هم روی موضوعات مشخصی تمرکز کنیم و کارهای‌مان خیلی پراکنده نباشد. یکی از موضوعات مهم هم برای‌مان «جمعیت» است. مسئله ما از این منظر صرفاً «فرزندآوری» نیست، بلکه بیشتر مسئله‌مان «جمعیت» است.

* متوجه وجه تمایز میان این دو حوزه نشدم. هم درباره این موضوع بیشتر توضیح دهید و هم اینکه فکر می‌کنم در فیلم «اژدها لازم می‌شود!» آنقدر سختی‌ها و مصائب بچه‌داری به تصویر کشیده شده که می‌تواند تأثیر عکس نسبت به هدف اولیه شما را روی مخاطب داشته باشد! خودتان چنین احساسی ندارید؟

موحد: درباره وجه تمایز به این نکته اشاره می‌کنم که مسئله «بحران جمعیت» که گاهی به غلط مسئله‌ای دولتی و یا حکومتی فرض می‌شود، یک مسئله ملی است. وحید یامین‌پور کتابی دارد به نام «ارتداد» که در آن فرض قصه این است که اگر انقلاب نشده بود، چه اتفاقی رخ می‌داد! بیایید ما هم چنین فرضی را مدنظر قرار دهیم و تصور کنیم که اساساً جمهوری اسلامی، وجود ندارد. تا ۲۰ سال دیگر، هر حکومت دیگری هم که بر ایران حاکم باشد، بزرگ‌ترین مسئله‌اش پیری جمعیت و کمبود نیروی کار خواهد بود. این واقعیتی است که شیب نمودارهای جمعیتی امروز به ما می‌گوید. به‌ویژه در بازه زمانی حوالی ۹۲ تا ۹۷، منفی‌ترین شیب رشد جمعیت در جهان را داشته‌ایم! طبیعتاً مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم در این مسئله دخیل است اما در هر حال باید فکری برای آن اندیشیده شود. اینکه چرا در باشگاه فیلم سوره سراغ این سوژه رفته‌ایم، با این هدف بود که در این حوزه «طرح مسئله» کنیم.

واقعیت این است که فیلم ساختن درباره «فرزندآوری» کار سختی است، چرا که این موضوع یکی از خصوصی‌ترین مسائل و تصمیمات افراد در یک زندگی مشترک است و به این راحتی نمی‌توان درباره آن نسخه پیچید. این نکته‌ای هم که درباره فیلم «اژدها لازم می‌شود!» مطرح می‌کنید، مسئله‌ای است که ما نمی‌خواستیم از آن فرار کنیم. بالاخره بچه‌دار شدن سخت است و اینگونه نیست که با آمدن بچه، همه چیز گل و بلبل شود!

اساساً مسئله ما این بود که محصولاتی تولید کنیم تا در قالب آن‌ها طرح مسئله و طرح بحث کنیم. شاید به بهانه چند فیلم کوتاه و یا چند قسمت از یک سریال، بتوانیم جدی‌تر درباره این موضوع صحبت کنیم. در همان روزهایی که ما سریال «تازه‌وارد» را ساخته و مشغول اکران‌های خصوصی آن بودیم، سازمان تبلیغات اسلامی با همراهی معاونت جوانان وزارت ورزش نشست‌هایی را در همین زمینه برگزار کردند و در قالب آن‌ها هم در این زمینه طرح بحث می‌شد. اینگونه نیست که بگوییم ما در این زمینه نسخه‌ای داریم و آن را بهترین نسخه می‌دانیم.

اما اینکه چگونه به «اژدها لازم می‌شود» رسیدیم؟ ما در باشگاه اینگونه هستیم که وقتی درباره موضوعات مختلف گعده می‌کنیم، گاهی از دل آن برخی فیلمسازان دغدغه‌مند می‌شوند تا درباره یک موضوع خاص کار کنند. واقعیت این است که بچه‌داری سخت است. بالاخره فضای دو نفره یک زن و شوهر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد، مسائل و مشکلات مالی با خود به همراه دارد با همه این‌ها و فارغ از هر اعتقاد شخصی، سخت می‌توان این موضوع را به کسی که فرزند ندارد، باورند که داشتن فرزند در هر حال لذتبخش است. همه این لحظات سختی، به یک لحظه خنده یک دختربچه چهارماهه می‌ارزد. اساساً هم رسم دنیا همین است که هیچ خوبی و لذتی به تنهایی نیست و حتماً کنارش سختی‌هایی هم دارد. ممکن است در این فیلم کوتاه، اینگونه که شما می‌گوئید، نمایش سختی‌ها بر لذت‌ها بچربد و اگر اینگونه باشد این ایراد به تولید ما وارد است، اما تلاش‌مان این بود که یک موجود جذاب را در قالب یک دختر سه ساله که کارهای جذابی هم می‌کند به تصویر بکشیم تا لذت آن بر سختی‌های نگه‌داری از آن غلبه داشته باشد.

* آقای غنائمی شما هم درباره ماجرای نمایش این میزان از بلاهای نگهداری از یک بچه در فیلم توضیح می‌دهید؟

سامان غنائمی: ما تلاش کردیم شیطان‌ترین بچه ممکن را تصویر و در اجرا از قابلیت‌های آن استفاده کنیم. در انتها اما می‌خواستیم بگوییم با تمام این سختی‌ها، بچه داشتن می‌ارزد. اینکه در انتقال این حس به مخاطب چقدر موفق بوده‌ایم را شما به عنوان مخاطب باید بگویید. تا جایی که تا به امروز شاهد بودیم، این انتقال حس روی درصدی از مخاطبان جواب داده و روی برخی مانند شما هم خیر!

* در جامعه ما نگاه دوگانه‌ای نسبت به مقوله فرزندآوری وجود دارد؛ گروهی که نگاه مذهبی‌تری دارند، راحت‌تر به این موضوع تن می‌دهند اما گروه دیگر که خیلی اهل حساب و کتاب مادی هستند، غالباً به راحتی راضی به این کار نمی‌شوند و اتفاقاً همین مسئله هم آمار فرزندآوری را تا این اندازه پایین آورده است. واقعیت اما این است که در مواجهه با هر دو گروه، نگاه دستوری و ابلاغی جواب نمی‌دهد و اینگونه نیست که با اهدای ماشین به‌عنوان جایزه و یا وعده بلیت نیم‌بهای سینما، انگیزه افراد تغییر کند و تن به فرزندآوری بدهند. در این مختصات ساخت فیلم چقدر می‌تواند مؤثر باشد؟

موحد: من همان ابتدای بحث هم عرض کردم که متأسفانه این مسئله را دولتی و حکومتی کرده‌ایم و معنایش همین است که به دنبال نگاه دستوری و ابلاغی هستیم. برخی افراد شاید حتی با اصل مسئله فرزندآوری مشکلی نداشته باشند اما از آنجایی که صورت دستوری پیدا کرده است، با آن دچار مشکل شده‌اند. من هم به‌شدت معتقدم این موضوع، موضوعی دستوری نیست و اتفاقاً به همین دلیل تولید محتوا، اعم از محتوای تصویری می‌تواند در این زمینه فرهنگسازی کند. معتقد هم هستم که این مقوله، مقوله‌ای طولانی‌مدت است و اینگونه نیست که با تخصیص ۲۰ میلیون تومان وام برای فرزند اول و ایده‌هایی از این دست، مسئله حل شود. البته مسیر را تسهیل می‌کند.

غنائمی: در مرحله اول طراحی دختر بچه در داستان، داشتم به کاراکتری مشابه کاراکتر اصلی فیلم «کیل بیل» (بیل را بکش) فکر می‌کردم و می‌خواستم به مینیاتوری سه‌چهارساله از او برسم که همان لباس و شمشیر را هم دارد! وقتی درگیری طراحی کاراکتر و پیدا کردن آن شدم، دیدم نسخه مشابه آنچه می‌خواستم را خودمان در ایران داریم. در میان بچه‌های «فرشته‌های نینجا» او را پیدا کردم

در فرآیند تولید سریال «تازه‌وارد» من درگیر پژوهش در این حوزه شدم و خانواده‌هایی را می‌شناسم که واقعاً مسئله‌شان برای فرزندآوری، مسئله اقتصاد است و طرح‌هایی از این دست می‌تواند دغدغه این قشر را برطرف کند. من با این خانواده‌ها در ارتباط بوده‌ام. حرف شما درست است که آدم‌های معتقدتر و یا مذهبی‌تر راحت‌تر به این موضوع رضایت می‌دهند اما من اعتقاد دارم آدم‌های غیرمذهبی هم می‌توانند به برخی از این اعتقادات چنگ بزنند. همه ما بچه کوچک دو سه ساله را دیده‌ایم که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شود، به تنها چیزی که فکر می‌کند بازی است و ذره‌ای نگران ناهار ظهرش نیست، چرا که ایمان دارد مادری هست که حواس‌َش به غذای او هست. ما اگر به اندازه ایمان همین بچه سه ساله به مادر، به خدا ایمان داشته باشیم، از ترس نرسیدن روزی، جلوی بچه‌دار شدن خود را نمی‌گیریم.

اما دلایل خانواده‌ها تنها محدود به اقتصاد نیست. من در همین سریال با خانواده‌ای درگیر بودم که از ترس معتاد شدن فرزندش، بچه‌دار نمی‌شد! یا هستند خانواده‌هایی که از ترس اینکه بچه‌شان بعدها بی‌کار و خانه‌نشین شود، بچه‌دار نمی‌شوند. پس من متوجه همه این مسائل هستم و برای همین می‌گویم همه آثاری که در این حوزه می‌سازیم، با این هدف است که بگوییم می‌توان درباره این مسئله حرف زد. من وقتی سریال می‌سازم، قرار نیست برای دیگران نسخه بپیچم، تنها دعوت می‌کنم که درباره این موضوعات صحبت کنیم. ما داریم در این راستا تلاش می‌کنیم و با یک سریال و چند فیلم کوتاه هم اتفاقی که باید رخ نمی‌دهد. در دهه ۷۰ هم تنها با طرح شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» این فرهنگ جا نیفتاد و شاهد یک موج ۱۰ ساله از محصولات فرهنگی بودیم تا همه در این زمینه اقناع شوند…

* حتی فضا به‌گونه‌ای بود که در مدرسه بچه‌هایی که چند خواهر و برادر داشتند، از طرف دیگران مسخره می‌شدند!

موحد: بله، همه ما دهه شصتی‌ها این فضا را تجربه کردیم و اذیت هم شدیم. واقعیت این است که تغییر این فضا هم اتفاقی نیست که بتوان با چهارتا فیلم و سریال آن را رقم زد. ما در باشگاه فیلم سوره می‌خواهیم در حد توان خود درباره این موضوع صحبت کنیم. من متخصص این حوزه نیستم اما متخصصان به بهانه این آثار می‌توانند درباره این مقوله صحبت کنند. طرح‌های حمایتی در زمینه اقتصادی می‌تواند در این زمینه تسهیل‌گر باشد. اگر اعلام کنند کلیه هزینه‌های یک فرزند از لحظه تولد تا دو ماهگی مشمول بیمه می‌شود، قول می‌دهم که بیش از ۵ درصد (که عدد بزرگی در حوزه افزایش جمعیت محسوب می‌شود) شاهد اصلاح این روند خواهیم بود. همه این موارد قابل بحث است.

* فیلم «اژدها لازم می‌شود!» خیلی متکی به اجرا و کارگردانی است. از چه مرحله‌ای به این سطح از فانتزی در روایت رسیدید؟ آیا در فیلمنامه اولیه هم چنین نگاهی به ماجرا داشتید؟

غنائمی: کمدی اکشن که می‌توان آن را فانتزی هم دانست، اساساً ژانر مورد علاقه من است و درباره این فیلم هم از همان مرحله فیلمنامه، پایه طراحی‌ام را روی همین فضا گذاشتم. می‌خواستم یک روایت با ریتم تند داشته باشیم و رفته‌رفته توانستم در مسیر نگارش بیشتر به آن سروشکل بدهم. حتی در مرحله اول طراحی دختر بچه در داستان، داشتم به کاراکتری مشابه کاراکتر اصلی فیلم «کیل بیل» (بیل را بکش) فکر می‌کردم و می‌خواستم به مینیاتوری سه‌چهارساله از او برسم که همان لباس و شمشیر را هم دارد! وقتی درگیری طراحی کاراکتر و پیدا کردن آن شدم، دیدم نسخه مشابه آنچه می‌خواستم را خودمان در ایران داریم. در میان بچه‌های «فرشته‌های نینجا» او را پیدا کردم…

* در همان قاب برنامه «عصر جدید» با این گروه آشنا شدید؟

غنائمی: بله. همان زمان هم که کار را دیدم، سراغشان رفتم و شکر خدا خانم فرجی‌پور، مسئول گروه هم همکاری کردند. از آنجا به بعد من فیلمنامه‌ام را براساس توانمندی‌های «آیسان» بازنویسی کردم. دوماهی سر تمرین این گروه در کرج می‌رفتم و براساس توانایی‌هایی که او داشت، فیلمنامه را نهایی کردم. در دکوپاژ نهایی هم از هر عنصری که به رسیدن به لحن کمدی و اکشن کمک می‌کرد، استقبال می‌کردم. در این مسیر از حمایت‌های آقای موحد به‌عنوان تهیه‌کننده هم باید تشکر کنم. بالاخره کار اکشن، کار گرانی است و واقعیت این است که آقای موحد پای این ژانر ایستادند. به‌خصوص که این فیلم، اساساً فیلم کارگردان است و شاید روی کاغذ، چندان گیرایی نداشته باشد. خوشبختانه آقای موحد اعتماد کردند و پای هزینه‌ها هم ایستادند. ما برای یک دقیقه‌ای که در بیابان می‌گذرد، تا قم رفتیم و کل گروه یک روز کامل به بیابان رفت، با همه هزینه‌هایی که به همراه دارد.

انتهای پیام/+