تصمیم سرنوشت‌ساز درباره «سقوط»

آوای اقتصاد به نقل از ایرنا، پخش این مینی‌سریال بعد از اتفاقاتی که پشت سر گذاشت نشان از تصمیم‌گیری‌هایی دارد که شاید پیشتر نمونه آن را کم‌تر دیده باشیم.

ماجرا از این قرار است که بعد از ساخت این اثر به کارگردانی سجاد پهلوان‌زاده، حمید فرخ‌نژاد که از بازیگران این کار است اقدام به ترک کشور و اظهار نظرهایی کرد که پخش سقوط را تحت‌الشعاع خود قرار داد. از همان زمان بود که جنجال‌ها بر سر پخش این سریال بالا گرفت. گروهی در مذمت او از دستمزد چند میلیاردی این بازیگر می‌گفتند و معتقد بودند که این رفتار آن هم زمانی که اثری در آستانه پخش قرار دارد، کاملاً غیر حرفه‌ای است. برخی هم معتقد بودند که در این شرایط باید جلوی انتشار کار گرفته شود.

در این میان ساترا بدون اشاره مستقیم به این جریان بحث مجوز سقوط را مطرح کرد و در نامه‌‍ای با بیان اینکه سقوط مجوز ندارد از عدم امکان پخش آن خبر داد. با همه اینها پس از مدتی پخش این مینی‌سریال در بحبوحه تمام این نقد و نظرات و تصمیم‌‎گیری‌های نامشخص حسن ختامی بود که نگاه‌های زیادی را به خود جلب کرد.

می‌توان گفت این اتفاق پایان خوشی داشت. چرا که بعد از بیانیه ساترا، اخباری به صورت غیررسمی منتشر شد که حاکی از عدم رضایت ساترا تا لحظات آخر برای پخش کار بود. در نهایت اما طبق همان خبرها با حمایت و دستور یک نهاد امنیتی و ارشاد قرار شد تا سقوط به نمایش دربیاید. این تصمیم با همه هجمه‌هایی که تا پیش از آن به این مینی‌سریال وارد شده بود، از اتفاقاتی است که وقوعش آن هم در این روزها کمک بزرگی به پیشروی در عرصه حکمرانی فرهنگی کشور است.

با این وجود مسیر ارتباطی بین فضای نمایش خانگی و ساترا از آن مقوله‌هایی است که نیاز به تدوین قوانین دقیق و مشخص‌تری دارد. هر چند تا به اینجا مدیرعامل فیلیمو پاسخی به ادعای ساترا مبنی بر مشکل در مجوز این کار ارائه نکرده، سکوتی که به ابهامات وارد شده به اثر دامن می‌زند و این سوال را از سوی رسانه‌ها مطرح می‌کند که اگر پاسخی دارید پس چرا آن را عنوان نمی‌کنید؟ با این وجود حتی اگر این اثر مجوز هم نداشته باشد بعد از تأیید و حمایت همان نهاد از پخش سریال آن وقت باید این سوال را از ساترا پرسید که چرا به آن مجوز نداده است؟

از سوی دیگر این تصمیم‌گیری شبکه نمایش خانگی را در این رکود وارد مدار تولید کرده است. البته که محتوای آن هم به عنوان اثری که تلاش نیروهای امنیتی کشور را به تصویر می‌کشد، حائز اهمیت است که لزوم پخش این کار را پررنگ‌تر می‌کند.

این مینی سریال ۹ قسمتی یک داستان عاشقانه را بر بستر یک رخداد سیاسی و جاسوسی روایت می‌کند. در خلاصه داستان آن هم آمده است: «پیوند عاشقانه آیسان و ژاکان در عبور از روزهای سخت آغازین زندگی مشترک‌شان، جانی دوباره می‌گیرد. آن‌ها برای آبیاری درخت عشق‌شان راهی ماه عسل می‌شوند… سفری که پایان‌اش تاریکی است.» این روایت با بهره‌گیری از بازیگران از اقوام گوناگون ایرانی و استفاده از ظرفیت حضور بازیگران جوان به یک اکشن جاسوسی تبدیل شده است.

علاوه بر حمید فرخ نژاد بازیگران دیگری چون عباس جمشیدی فر، سجاد بابایی در این سریال بازی کرده‌اند. نقش اصلی زن این سریال به یک چهره تازه به نام الناز ملک سپرده شده است. درساخت این سریال محمد حسین مهدویان به عنوان مشاور کارگردان حضور دارد. فیلمنامه سریال را هم اعظم بهروز براساس طرحی از بهجت شریف به نگارش درآورده است.

با همه اینها پخش این سریال با تصمیمی به موقع، یادآور این است که چقدر به حضور این دست افراد که در بزنگاه‌های حساس فرهنگی تصمیم درست را بگیرند و از آن حمایت کنند، در عرصه حکمرانی فرهنگی کشور نیاز است. همچنین می‌توان گفت که پخش چنین اثری با موضوع تلاش نیروهای امنیتی برای صیانت از این خاک آن هم در یک قالب قابل قبول به منزله بازی نکردن در زمین دشمنی است که خواهان کتمان قدرت ایران در عرصه سیاست و امنیت است.

انتهای پیام/+