مدیر تغییر
- شناسه خبر: 120257
- تاریخ و زمان ارسال: 12 دی 1402 ساعت 12:35
موفقیت آلکس فرگوسن، موفق ترین مربی فوتبال دنیا، به اندازه ای بود که یکی از اساتید برجسته مدیریت در مدرسه بازرگانی هاروارد را ترغیب و وادار کرد دو سال سایه به سایه این مربی زندگی و حرکت کند تا سر از رازها و به تعبیر دقیق تر سر از فرمول او درآورد.
در گزارشی که در پایان این پژوهش اکتشافی تدوین و در”مجله مدیریت هاروارد” چاپ شد ایده های نابی خطاب به مدیران کسب و کارها وجود دارد که برخی از آنها عبارت است از:
۱. من از سرچشمه شروع کردم و به جای خریدن بازیکن به ساختن بازیکن رو آوردم. من اهل آماده خوری نبودم بلکه می خواستم جریانی سیال و دائمی از ورود جوانان مستعد به تیم اصلی را سازمان دهی کنم.
۲. شغل یک مربی (مدیر) مثل یک معلم، اشتیاق آفرینی و الهام بخشی در دیگران برای بهتر شدن است. دادن مهارت های فنی بهتر، تبدیل کردن آنها به برندگان و تبدیل آنها به انسان های بهتر.
۳. بعد از آن که شما به جوان ها توجه می کنید و به آنها فرصت موفق شدن می دهید، آنها هم شما را با تلاش، عملکرد و همراهی خود غافلگیر می کنند.
۴. فرگوسن با اشتیاق در مورد تزریق ارزش ها به بازیکنان صحبت می کرد. بیش از دادن مهارت های فنی به بازیکنان، او به آنها اشتیاق بهتر بودن و تسلیم نشدن می داد و به عبارت دیگر از آنها “برنده” می ساخت.
۵. من باید انتظارات و توقعات بازیکنانم را بالا می بردم. من همیشه به آنها می گفتم اگر یکبار از این استانداردهای کیفی کوتاه بیاییم و به کمتر از استاندارد رضایت دهیم، به این اخلاق عادت و کار بی کیفیت را تکرار خواهیم کرد.
۶. شما حتی وقتی با سی نفر حرفه ای میلیونر کارمی کنید، نباید هیچ گاه زمام کنترل آنها را از دست بدهید. این فلسفه کار فرگوسن است. اگر بازیکن می خواست با اختیار و کنترل او چالش کند با او برخورد می شد. خطوط قرمز برای او اهمیت زیادی داشت.
۷. علیرغم قدرت و خشونت او، فرگوسن تلاش می کرد تا با زبانی با بازیکنانش صحبت کند که متناسب با موقعیت باشد. برای مثال گفت و گوی خصوصی با بازیکنان از جمله این تلاش ها بود، بویژه وقتی بنا بود کسی مورد انتقاد قرار بگیرد. او بازیکنان را منصفانه ارزیابی می کرد و غیر از نتیجه به تلاش آنها هم توجه داشت.
۸. ترس و نگرانی می تواند کمک کننده باشد، اما اگر بازیکنان همیشه و بیش از حد بترسند روی عملکردشان تاثیر منفی می گذارد. من هر چه با تجربه تر می شدم اعتقاد بیشتری پیدا می کردم که عصبانیت و خشم دائمی خیلی موثر نیست و کمکی به تیم نمی کند.
۹. فرگوسن معتقد است اعتماد به دستیاران و تفویض برخی فعالیت ها به آنان، بهترین کاری بوده است که در میانه راه مدیریت آن را یاد گرفته و انجام داده است.
۱۰. فرگوسن زود به تغییرات می پیوست و رفتارهای پیشروانه و نوآورانه داشت. او خودش را مدیر تغییر می دانست.
سید محمد جواد عرفان فر