به گزارش آوای اقتصاد;
«تاریخ بیهقی»، اثری از قرن پنجم هجری، یکی از مهمترین متون نثر فارسی است که علاوه بر ارزش تاریخی، دارای گنجینهای از واژههای کهن است. بسیاری از این واژهها امروزه به ندرت استفاده میشوند و با گذشت زمان معنای خود را از دست دادهاند. در ادامه برخی از این واژههای کمتر شناخته شده از «تاریخ بیهقی» را مرور میکنیم:
- از تاب شدن: به معنای بیطاقت شدن
- اسب داغی: به معنای اسب دولتی
- پایستن: به معنای معطل شدن
- پرگار زدن: به معنای رسم و قاعده بنا نهادن
- خوازه (خازه): به معنای طاق نصرت
- در دُم: به معنای بهدنبال یا در تعقیب
- دُمادُم: به معنای پیدرپی
- دُم رفتن: به معنای تعقیب کردن
- روز سوختن: به معنای وقت تلف کردن یا روز گذراندن
- کارتنادیده: به معنای بیتجربه و ناآزموده
- کوتاهگونه: تقریبا به معنای مختصر
- گرگآشتی کردن: آشتی ظاهری
- گوشاگوش افتادن: شایع شدن
- گاز: به معنای قیچی و مقراض
- نام گرفتن: به معنای مشهور شدن
مطالعه و توجه به این واژهها، فرصتی برای آشنایی با زبان اصیل فارسی و استفادههای ادبی آن در متون کهن فراهم میآورد.