به گزارش آوای اقتصاد، تولید و صنعت بدون دسترسی پایدار به انرژی، مانند بدنی است که از جریان خون محروم است. تابستان امسال، ایران با مشکلات گستردهای در تأمین برق مواجه شد که منجر به زیانهای فراوان و از دست رفتن فرصتهای اقتصادی شد. حالا، زمزمههایی از بحران گاز در زمستان پیشرو به گوش میرسد و پیشبینی میشود که دوباره با چالشی جدیتر، یعنی کمبود همزمان گاز و برق، روبهرو شویم.
**چگونه کشوری با دومین ذخایر گاز جهان در تأمین انرژی خود ناتوان است؟**
کشور ما با دارا بودن حدود ۳۳ هزار میلیارد مترمکعب ذخایر گاز طبیعی، که معادل ۱۷ درصد از ذخایر جهانی گاز است و در رتبه دوم جهان قرار دارد، بهطور بالقوه میتوانست از این منابع عظیم برای تأمین انرژی خود بهرهبرداری کند. همچنین، تولید روزانه ۲۶۰ میلیون مترمکعب گاز و مصرف بیش از ۲۴۰ میلیون مترمکعب، که تقریباً ۶ درصد از تولید و مصرف جهانی گاز را شامل میشود، گویای اهمیت این منابع در اقتصاد کشور است. اما نکتهای که جلب توجه میکند، این است که باوجود این حجم از ذخایر، ایران بهطور کامل قادر به تأمین نیازهای داخلی خود نیست و در برخی موارد، نیروگاهها مجبور به استفاده از سوختهای غیرمتعارف شدهاند که موجب افزایش آلودگیهای زیستمحیطی میشود.
**چالشهای اصلی: کمبود سرمایهگذاری و ناترازی انرژی**
مشکل اساسی در بخشهای گاز و برق، کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهاست. با رشد دائمی مصرف انرژی، هم در بخش خانگی و هم در بخش صنعتی، نیاز به توسعه زیرساختها بیش از پیش احساس میشود. صنایع برای توسعه نیازمند تأمین انرژی هستند و از آنجا که گاز و برق به هم وابستهاند، افزایش مصرف یکی بر دیگری اثر میگذارد. افزایش طبیعی مصرف به دلیل رشد جمعیت، استقلال خانوادهها در مسکن و دیگر عوامل، هر ساله تعداد جدیدی از مصرفکنندگان را وارد شبکه انرژی میکند. در عین حال، بدون توسعه زیرساختهای انرژی، توسعه اقتصادی کشور امکانپذیر نیست. اما متأسفانه، مشکلاتی چون تحریمها، محدودیت در دسترسی به منابع مالی و ارزی، و دشواری در خرید فناوریهای نوین موجب شده است که توسعه میدانهای گازی و تولید برق با چالشهای جدی روبهرو شود. این نارساییها باعث عدم تعادل میان عرضه و تقاضا و در نتیجه بروز “ناترازی” انرژی شده است.
**کمبود ذخیرهسازی و ضعف در مدیریت مصرف فصلی**
در سطح جهانی، میانگین ذخیرهسازی گاز حدود ۱۱ درصد است و در کشورهایی مانند آمریکا، روسیه و کشورهای اروپایی این رقم به ۲۰ درصد میرسد، اما در ایران این رقم تنها ۱.۵ درصد است. این ضعف در ذخیرهسازی موجب میشود که در فصول پیک مصرف، بهویژه در زمستان، مشکلات تأمین انرژی بهشدت افزایش یابد. در حال حاضر، حدود ۸۰ درصد از سبد انرژی ایران وابسته به گاز است و بخشهای خانگی و صنعتی عمدهترین مصرفکنندگان گاز کشور هستند. همچنین، حدود ۵۵ تا ۶۰ درصد از خوراک پتروشیمیها و بخش تجاری نیز به گاز وابسته است. این در حالی است که اولویت تأمین گاز برای بخشهای خانگی و خدمات عمومی موجب شده فشار زیادی بر صنایع وارد آید.
**تأثیر بحران انرژی بر تولید و اشتغال**
قطع مصرف گاز صنایع بهمنظور تأمین نیازهای خانگی و بیمارستانها ممکن است در کوتاهمدت مفید به نظر برسد، اما در بلندمدت، توقف تولید واحدهای صنعتی و متوقف شدن فرآیندهای تولیدی میتواند تأثیرات منفی عمیقی بر جامعه و مصرفکنندگان بگذارد. در استان یزد، بهعنوان مثال، حدود ۳۷ درصد از مصرف گاز مربوط به صنایع کاشی و سرامیک است و بخشهای فلزی و فولادی نیز مصرفکنندگان عمده گاز در این استان محسوب میشوند. محدودیت تأمین انرژی برای این صنایع، موجب اختلال در تولید، اشتغال و صادرات خواهد شد و رشد اقتصادی استان را متوقف میکند. کاهش یکچهارم زمان مفید تولید، موجب کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP)، کاهش ارزآوری و درآمدهای مالیاتی میشود و در نتیجه، فشار زیادی بر اقتصاد و اشتغال وارد میآورد.
**چالشها و مشکلات ساختاری در بخش انرژی ایران**
یکی از دلایل اصلی مشکلات انرژی در کشور، تحریمها و عدم دسترسی به منابع ارزی و فناوریهای نوین است که باعث عقبماندگی در ذخیرهسازی و تولید انرژی شده است. از سوی دیگر، فرسودگی تجهیزات و تأسیسات انرژی، عدم نوسازی نیروگاهها و ضعف در اجرای قوانین مرتبط با بهینهسازی مصرف انرژی نیز از دیگر عوامل مؤثر است. بهویژه، عدم اجرای صحیح قوانین ایزولهسازی ساختمانها و جلوگیری از هدررفت انرژی در بخش خانگی، موجب افزایش مصرف گاز و برق میشود.
**راهکارها و چشماندازهای پیشرو**
برای حل این بحران، نیازمند یک برنامه جامع و مطالعه دقیق از دیدگاه اقتصادی، فنی و اجتماعی هستیم. استفاده از تجارب جهانی و بهرهگیری از فناوریهای نوین، مانند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر (پنلهای خورشیدی) و ایجاد شبکههای متمرکز برای تولید گرمایش، میتواند در کاهش فشار انرژی مؤثر باشد. همچنین، تقویت زیرساختهای ذخیرهسازی گاز و افزایش بهرهوری انرژی، از جمله اقداماتی است که باید در اولویت قرار گیرد. در عین حال، اصلاح ساختارهای اقتصادی و ایجاد رگولاتوری قوی برای نظارت بر زنجیره تولید و مصرف انرژی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
**نتیجهگیری**
با توجه به منابع عظیم نفت و گاز در کشور، ایران نباید با بحران ناترازی انرژی روبهرو باشد. با بهرهگیری از دانش نخبگان داخلی، همکاری با اندیشکدههای بینالمللی و اجرای سیاستهای اصولی و علمی، میتوان از این منابع بهطور مؤثر بهرهبرداری کرد و مشکلات کنونی را به فرصتهای جدیدی برای رشد اقتصادی و توسعه کشور تبدیل کرد. امیدواریم که با اتخاذ رویکردهای صحیح، از وضعیت عدم توازن انرژی در کشور عبور کرده و به یک سیستم انرژی پایدار و کارآمد دست یابیم.
یادداشت / علی اکبر کلانتر ، رئیس خانه صنعت معدن تجارت استان یزد