به گزارش آوای اقتصاد، این روزها بحث سلامت روان بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. فشارهای اقتصادی، استرسهای شغلی و مشکلات اجتماعی، زندگی بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار داده و طبیعی است که نیاز به مشاوره و روانشناسی بیش از گذشته احساس شود. در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: آیا خود روانشناسان از امنیت شغلی کافی برخوردارند تا بتوانند این بار مهم اجتماعی را بر دوش بکشند؟
امنیت شغلی روانشناسان تنها به معنای داشتن شغل پایدار نیست. این موضوع به طور مستقیم با کیفیت خدماتی که به جامعه ارائه میشود ارتباط دارد. روانشناسی که دغدغه معاش یا نگرانی از آینده شغلی دارد، چگونه میتواند با تمام توان به درمان مراجعان بپردازد؟ بنابراین امنیت شغلی این قشر، نه یک خواسته فردی بلکه ضرورتی اجتماعی است.
تجربه نشان داده است که حضور روانشناس در محیطهای کاری و سازمانی میتواند بسیاری از مشکلات را پیشگیری یا کنترل کند. کاهش استرس کارکنان، مدیریت تعارضات، پیشگیری از فرسودگی شغلی و افزایش انگیزه، تنها بخشی از دستاوردهای این حضور است. در واقع، هر هزینهای که برای بهکارگیری روانشناسان در سازمانها انجام شود، چندین برابر در قالب افزایش بهرهوری و کاهش آسیبهای اجتماعی بازخواهد گشت.
با وجود این مزایا، جایگاه روانشناسان در بسیاری از سازمانهای دولتی و خصوصی هنوز تثبیت نشده است. بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته با بیکاری یا مشاغل ناپایدار روبهرو هستند؛ در حالی که جامعه بیش از هر زمان دیگر به خدمات آنها نیاز دارد. این شکاف نشان میدهد که سیاستگذاریهای جدیتری باید برای حضور نظاممند روانشناسان در سازمانها اتخاذ شود.
تضمین امنیت شغلی روانشناسان نه تنها به نفع این صنف، بلکه به سود کل جامعه است. وقتی سلامت روان کارکنان تضمین شود، کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی نیز ارتقا مییابد و اعتماد عمومی در جامعه افزایش پیدا میکند. در حقیقت، امنیت شغلی روانشناسان بخشی از امنیت اجتماعی کشور است.
اکنون زمان آن رسیده که نهادهای قانونگذار، دولت و بخش خصوصی با همکاری سازمان نظام روانشناسی، زمینه حضور گستردهتر روانشناسان را در جامعه فراهم کنند. آیندهای که روانشناسان در آن جایگاه شغلی پایدار داشته باشند، آیندهای سالمتر و پربارتر برای همه ما خواهد بود.