به گزارش آوای اقتصاد
واکاوی تجربه جهانی شهرهایی چون مادرید، کیپتاون و سائوپائولو در مواجهه با کمآبی ــ یک پیام اساسی دارد: هیچ شهری، حتی پایتختهای بزرگ دنیا، بدون مدیریت هوشمند و علمی نمیتواند در برابر کمآبی دوام بیاورد. این پیام برای استان کویری یزد معنایی دوچندان دارد؛ جایی که کمبود آب نه یک مشکل مقطعی، بلکه یک «تهدید ساختاری» است.
یزد؛ از کمبود مزمن تا آسیبهای گسترده
یزد سالهاست که تحت فشار افت سطح آبهای زیرزمینی، برداشتهای بیرویه، توسعه نامتوازن شهری و فرسودگی شبکه توزیع قرار دارد. این وضعیت مجموعهای از آسیبهای جدی را ایجاد کرده است:
۱. فرونشست زمین؛ تهدید زیرساخت و زندگی
فرونشست گسترده در دشتهای یزد، بهویژه حوالی مهریز، دهرضا، زارچ و اردکان، امروز یکی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی کشور است. شبکه راه، خطوط انتقال انرژی، بافت تاریخی جهانی یزد و حتی سکونتگاههای شهری در معرض خطری جدی قرار گرفتهاند.
این پدیده نتیجه مستقیم خالی شدن سفرههای زیرزمینی است؛ همان مشکلی که بسیاری از شهرهای ذکرشده در متن تجربه کردهاند و دیر برای آن اقدام کردند.
۲. امنیت آب شرب؛ شکننده و وابسته
استان یزد بهطور تاریخی وابسته به انتقال آب بینحوضهای بوده است. هرگونه تنش اجتماعی، اختلاف بیناستانی، حادثه خط انتقال یا خشکسالی شدید، بلافاصله خود را در فشار شبکه، جیرهبندی و نارضایتی عمومی نشان میدهد.
این همان نقطهضعفی است که در شهرهایی مانند کیپتاون نیز بهعنوان یک «گلوگاه آسیبزا» ثبت شده است.
۳. بحران بخش کشاورزی؛ فرسایش اقتصاد سنتی
کاهش شدید آب قنوات، خشک شدن چاهها و محدودیتهای برداشت، الگوی کشاورزی یزد را به مرز فروپاشی رسانده است. بسیاری از محصولات پرمصرف دیگر قابلیت اقتصادی ندارند. کوچک شدن سفره معیشت روستایی، مهاجرتهای محلی و تغییر ساختار اقتصادی از پیامدهای ملموس این وضعیت است.
۴. فشار بر محیطزیست؛ تخریب منابع طبیعی
باغهای تاریخی یزد، پارکهای طبیعی و پوشش گیاهی بومی در حال از دست دادن شادابی و موجودیت خود هستند. فرسایش خاک، افزایش دمای سطحی شهر و از بین رفتن مناطق سبز طبیعی نیز به بحران دامن زده است.
درسهای جهانی برای یزد – آنچه دیگر کشورها انجام دادهاند اما ما هنوز به آن نرسیدهایم
تجربه شهرهایی که متن به آن اشاره میکند، سه محور کلیدی دارد:
۱. تغییر الگوی مصرف بهجای افزایش منابع
شهرهایی مانند مادرید زمانی موفق شدند بحران را کنترل کنند که مصرف را کاهش دادند نه اینکه فقط به دنبال آوردن آب بیشتر باشند.
یزد نیز باید با مدیریت هوشمند مصرف، به سمت کاهش هدررفت، اصلاح شبکه فرسوده و تعرفهگذاری واقعی حرکت کند.
۲. سرمایهگذاری در فناوری و بازچرخانی
در بسیاری از مناطق جهان، بازچرخانی آب و استفاده مجدد برای صنعت و آبیاری فضای سبز یک اصل است نه یک گزینه.
در یزد نیز استفاده از پساب در صنعت فولاد و معدنی نقطه شروع بوده؛ اما کافی نیست. شهرداریها و صنایع باید در سیستمهای بازیافت، تصفیه پیشرفته و آبیاری قطرهای هوشمند سرمایهگذاری جدیتری انجام دهند.
۳. مدیریت مشارکتی و شفاف
در شهرهای بحرانزده، بدون اقناع افکار عمومی و مشارکت مردم، هیچ سیاستی موفق نمیشود.
یزد نیازمند گفتوگوی واقعی با شهروندان، ارائه گزارشهای شفاف از وضعیت آب و تدوین برنامههای مشارکتمحور است.
چه باید کرد؟ راهکارهای عملی و فوری برای یزد
۱. نوسازی فوری شبکه فرسوده آب شهری
هدررفت بالای آب در شبکه، یکی از آسیبهای جدی و قابل اصلاح است.
۲. تغییر الگوی توسعه شهری
گسترش بیرویه و بدون توجه به توان اکولوژیک، تنها بحران را تسریع میکند.
۳. تقویت منابع جایگزین؛ بازچرخانی، شیرینسازی محدود و برداشت علمی
این سهگانه میتواند بخشی از فشار را کاهش دهد.
۴. ممنوعیت کشتهای آببر و حمایت از کشتهای سازگار
اقتصاد کشاورزی یزد باید بازطراحی شود.
۵. مدیریت تنشهای بینحوضهای با رویکرد اجتماعی و علمی
آب یک موضوع امنیتی و اجتماعی است؛ نه صرفاً مهندسی.
۶. تدوین «نقشه راه آب یزد تا ۱۴۱۵»
بدون برنامه بلندمدت، هر اقدام کوتاهمدت محکوم به شکست است.
شایان ذکر اینکه ؛
یزد سالهاست که در خط مقدم بحران آب ایستاده است؛ اما این بحران تنها با اقدامات مقطعی یا انتقال بیشتر آب حل نمیشود. تجربه جهانی نشان میدهد که شهرهای موفق، علم، مشارکت مردم، فناوری و اصلاح الگوی مصرف را کنار هم گذاشتند.
اگر یزد امروز تصمیمهای سخت و علمی نگیرد، فردا تصمیمگیری از دست مدیران خارج و به بحرانهای جبرانناپذیر سپرده خواهد شد.
این یادداشت دعوتی است برای یک تغییر واقعی؛ تغییری که اگر امروز آغاز نشود، فردا بسیار دیر خواهد بود.