یادداشت تحلیلی بر سخنان دکتر داداشی استاد دانشگاه اطلاعات امنیت در یزد ـ سید محمد جواد عرفان فر
در فضای پرتلاطم امروز ایران، مهم‌ترین بحران نه اقتصادی است، نه سیاسی، نه امنیتی؛ بحران اصلی «نفهمیدن جامعه» است. حاکمیت و بخش قابل توجهی از نهادهای تصمیم‌گیر هنوز از پنجره نسخه‌های واحد، نگاه‌های کلیشه‌ای و پیش‌فرض‌های قدیمی به جامعه ۱۴۰۴ نگاه می‌کنند؛ جامعه‌ای که دیگر «قابل دستور» نیست، «قابل قضاوت واحد» نیست و «قابل مدیریت سنتی» هم نیست

جامعه‌ای که شنیده نمی‌شود، روزی حرف خود را فریاد می‌زند

به گزارش آوای اقتصاد

در فضای پرتلاطم امروز ایران، مهم‌ترین بحران نه اقتصادی است، نه سیاسی، نه امنیتی؛ بحران اصلی «نفهمیدن جامعه» است. حاکمیت و بخش قابل توجهی از نهادهای تصمیم‌گیر هنوز از پنجره نسخه‌های واحد، نگاه‌های کلیشه‌ای و پیش‌فرض‌های قدیمی به جامعه ۱۴۰۴ نگاه می‌کنند؛ جامعه‌ای که دیگر «قابل دستور» نیست، «قابل قضاوت واحد» نیست و «قابل مدیریت سنتی» هم نیست.

تحولات پیچیده‌ای در حال وقوع است که اگر فهم نشود، به‌زودی نه‌تنها تعادل اجتماعی فرو می‌ریزد، بلکه سرمایه اجتماعی نیز آسیب غیرقابل جبران می‌بیند.

 ۱. شنیدن فعال؛ حلقه مفقوده نظام حکمرانی

حاکمیت امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند شنیدن فعال است؛ یعنی درک جامعه براساس پارادایم‌های خودش، نه براساس قالب‌های ذهنی مدیران.

اینکه یک مسئول، رفتار شهروند را با ارزش‌های خود بسنجد و مطابق همان قضاوت کند، نه تنها فهم اجتماعی نیست، بلکه صورت‌بندی غلط واقعیت است.
مشکل دقیقاً از همین جا آغاز می‌شود:
وقتی همه افراد با هر متفاوتی، در یک طبقه قرار داده می‌شوند؛
وقتی تفاوت «مطالبه فردی» با «جریان‌سازی هدفمند» فهم نمی‌شود؛
وقتی همه پدیده‌ها امنیتی دیده می‌شود؛
و وقتی گفتگو جایگزین برخورد نمی‌شود.

جامعه‌ای که شنیده نشود، دیر یا زود رفتارهای دیگری برای شنیده شدن پیدا می‌کند.

 ۲. نسخه واحد، بیماری مزمن مدیریت اجتماعی

ایران امروز ۸۵ میلیون سبک زندگی دارد.
اما ما همچنان برای همه ۸۵ میلیون نفر، یک نسخه واحد می‌پیچیم.

همین خطای بزرگ باعث شده است:
• تصمیمات نامتناسب گرفته شود،
• گسل‌های اجتماعی عمیق‌تر شود،
• اعتراض‌ها پیچیده‌تر گردد،
• و فاصله مردم و مدیریت افزایش یابد.

هیچ حاکمیتی با حذف طبقات اجتماعی‌اش مستقر نمی‌ماند.
شناخت تیپ‌های اجتماعی و رفتارهای چندلایه، هویت جدید حکمرانی است.

 ۳. رسانه‌هایی که جامعه را بیمار می‌کنند

سیستم رسانه‌ای ایران گرفتار یک سندروم خطرناک است:
اعتیاد به اخبار منفی.

مردم سال‌هاست که زیر بار:
• ناامیدی،
• التهاب،
• خبرهای تلخ،
• روایت‌های مخدوش،
• و تحلیل‌های یک‌سویه

فرسوده شده‌اند.

جامعه‌ای که مدام خبر بد می‌شنود، نه انگیزه می‌ماند در آن و نه امنیت روانی.
در حالی‌که آزمایش‌های علمی ثابت کرده‌اند:
• قرار گرفتن طولانی در معرض اخبار منفی، بیماری روانی و جسمی را افزایش می‌دهد.
• اخبار مثبت و امیدبخش، ساختارهای ذهنی جامعه را ترمیم می‌کند.

این‌جا بحران رسانه‌ای یعنی بحران ملی.
و مسئولیت آن بر دوش همه نهادهای رسمی است که گاه با یک جمله نادرست، اعتماد ۷۰ میلیون نفر را تخریب می‌کنند.

 ۴. مدیریت اجتماعی با چشم بسته ممکن نیست

نظام تصمیم‌گیری در ایران، هنوز بخش‌هایی از جامعه را نه می‌بیند، نه می‌شناسد، نه می‌فهمد.

بسیاری از مسئولان، هنوز جامعه را با مقیاس‌های دو دهه قبل تحلیل می‌کنند؛
در حالی‌که:
• ترکیب جمعیتی تغییر کرده،
• سواد رسانه‌ای رشد کرده،
• شکاف نسل‌ها عمیق‌تر شده،
• و سیاست از خیابان به شبکه‌ها منتقل شده است.

ادامه این بی‌توجهی، جامعه را از درون دچار پویش‌های غیرقابل مدیریت می‌کند؛ همان چیزی که در اعتراضات گذشته شاهد آن بودیم.

 ۵. مردم موتور تغییرند؛ نه تماشاگر تغییر

۹۰ درصد تحولات فرهنگی و اجتماعی توسط مردم ایجاد می‌شود، نه دولت‌ها.
دولت‌ها ــ چه بخواهند، چه نخواهند ــ در برابر فشار اجتماعی عقب می‌نشینند.

همان نظریه کلاسیک راجرس در «پیشتازان اجتماعی» دقیقاً همین موضوع را اثبات می‌کند:
• ۳٪ پیشتازان، مسیر را باز می‌کنند؛
• ۷٪ سریع همراه می‌شوند؛
• ۷۵٪ پیرو هستند؛
• و ۱۵٪ مقاومت می‌کنند.

اما سیاست‌گذاری ما گاه تنها مخالفان یا پیشتازان را هدف می‌گیرد و ۸۵٪ جامعه را فراموش می‌کند.

 ۶. چالش بزرگ: رها کردن خطاهای گذشته

هیچ اصلاحی بدون پذیرش خطا ممکن نیست.
ما هنوز نمی‌پذیریم که:
• بسیاری از برخوردها نامتناسب بوده،
• بسیاری از تصمیم‌ها غیرعلمی بوده،
• بسیاری از روایت‌ها نادرست بوده،
• و بسیاری از سیاست‌ها بر پایه سوءفهم جامعه بنا شده است.

تا زمانی که این پذیرش رخ ندهد، اصلاح واقعی، ممکن نیست.
جامعه امروز ایران شفافیت، تناسب، واقع‌بینی و شنیده شدن می‌خواهد.

 ۷. جمع‌بندی چالشی: آینده از آنِ کسانی است که بهتر می‌فهمند، نه کسانی که بلندتر فریاد می‌زنند

ایران امروز در نقطه‌ای ایستاده که انتخاب‌های بسیار بزرگی پیش روی آن است.
اگر حاکمیت مسیر «فهم جامعه – شنیدن فعال – تصمیم‌گیری متناسب – رسانه امیدآفرین» را انتخاب کند، فرصت تاریخی بزرگی در انتظار کشور است.

اما اگر:
• نسخه‌های واحد ادامه یابد،
• سیاست‌های نامتناسب تکرار شود،
• رسانه‌ها همچنان تولیدکننده ناامیدی باشند،
• و جامعه شنیده نشود،

آینده با چالش‌های بزرگ‌تری مواجه خواهد شد .

منبع خبر : سید محمد جواد عرفانفر

انتهای پیام/+