یادداشت: امید عسکری خلفی - کارشناس ارشد علوم ارتباطات
در روزگاری که جامعه ایرانی زیر بار مشکلات اقتصادی، فشارهای معیشتی و تنش‌های اجتماعی به دنبال روزنه‌ای برای آرامش و امید است، انتظار می‌رود رسانه ملی(که نام «ملی» را با خود حمل می‌کند) دست‌کم در انتخاب تریبون‌داران خود دقت، حساسیت و مسئولیت بیشتری به خرج دهد. اما اتفاق اخیر و انتشار دوباره الفاظ رکیک از سوی یکی از چهره‌های ورزشی در برابر دوربین، بار دیگر نشان داد که مسئله فقط یک کارشناس فوتبال نیست؛ مسئله، سیاست رسانه‌ای‌ است که معیارهای حرفه‌ای خود را فراموش کرده است

وقتی رسانه ملی، مرز میان «محفل خصوصی» و «تریبون عمومی» را گم می‌کند!

به گزارش آوای اقتصاد، در روزگاری که جامعه ایرانی زیر بار مشکلات اقتصادی، فشارهای معیشتی و تنش‌های اجتماعی به دنبال روزنه‌ای برای آرامش و امید است، انتظار می‌رود رسانه ملی(که نام «ملی» را با خود حمل می‌کند) دست‌کم در انتخاب تریبون‌داران خود دقت، حساسیت و مسئولیت بیشتری به خرج دهد. اما اتفاق اخیر و انتشار دوباره الفاظ رکیک از سوی یکی از چهره‌های ورزشی در برابر دوربین، بار دیگر نشان داد که مسئله فقط یک کارشناس فوتبال نیست؛ مسئله، سیاست رسانه‌ای‌ است که معیارهای حرفه‌ای خود را فراموش کرده است.
خدادعزیزی، پس از جنجال فحاشی روی آنتن زنده، به جای عذرخواهی، در جمع خبرنگاران همان کلمات را تکرار کرد و رفتار خود را با این استدلال توجیه کرد که «همه در جمع دوستانشان چنین حرف‌هایی می‌زنند.» این نگاه، ساده‌سازی خطرناکی است که مرز میان محیط خصوصی و تریبون عمومی را نادیده می‌گیرد. در فرهنگ ایرانی، از گذشته تا امروز، حفظ حرمت گفتار در جمع، یکی از بنیادی‌ترین نشانه‌های تربیت، بلوغ اجتماعی و احترام به مخاطب بوده است؛ ارزش‌هایی که ظاهراً در هیاهوی شهرت و هیجان برنامه‌های ورزشی گم شده‌اند.
مشکل اما تنها رفتار یک فرد نیست.پرسش اساسی این است که چرا رسانه‌ای با این حجم از نظارت و سانسور در انتخاب مهمان و کارشناس به جایی رسیده که برای پر کردن آنتن، معیارهای حرفه‌ای را قربانی می‌کند؟ چرا فردی که پیش از این به خاطر استفاده از الفاظ نامناسب مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود، دوباره روی آنتن و مقابل دوربین قرار می‌گیرد؟ این تصمیم، بیش از آنکه انتقادی به یک کارشناس باشد، نشانه‌ای از سردرگمی مدیریتی و ضعف تشخیص در یک رسانه گسترده و پرمخاطب است.
واقعیت این است که شجاعت با بی‌پروایی تفاوت دارد. شجاعت آن است که یک چهره شناخته‌شده، در هنگامه تورم افسارگسیخته، افزایش فشار روانی بر مردم و کاهش امید اجتماعی، چند جمله درباره مشکلات واقعی جامعه بگوید؛ نه اینکه در خلأ محتوا و نبود تحلیل، ابتذال را به‌عنوان «صراحت» جا بزند. چهره‌ای که توان بیان مسائل اساسی مردم را ندارد، نمی‌تواند با تکرار کلمات رکیک ادعای بی‌پروا بودن کند.
رسانه ملی اگر می‌خواهد همچنان عنوان «ملی» را یدک بکشد، باید بداند که مخاطب امروز حساس‌تر، دقیق‌تر و مطالبه‌گرتر از گذشته است. احیای اعتماد عمومی از مسیر احترام به شعور مخاطب، انتخاب کارشناسان صاحب‌نظر و پایبندی به اخلاق حرفه‌ای می‌گذرد؛ نه با تولید حاشیه، نه با عادی‌سازی گفتار نامناسب و نه با دعوت دوباره افرادی که مرز میان فضای خصوصی و رسانه رسمی را تشخیص نمی‌دهند.
این ماجرا زنگ هشداری است برای همه ما که مراقب باشیم چگونه و از چه کسانی تریبون عمومی ساخته می‌شود. زیرا اعتبار رسانه‌ها با یک جمله نابجا فرو نمی‌ریزد؛ اما با تداوم انتخاب‌های اشتباه، بی‌تردید سقوط می‌کند.

منبع خبر : سید محمد جواد عرفانفر

انتهای پیام/+