به گزارش آوای اقتصاد،به نقل از خبرگزاری مهر، یادداشت مهمان – احسان آقاجانی ریزی، دانشجوی دکتری تخصصی گردشگری دانشگاه تهران و متخصص حوزه فناوری هوش مصنوعی در یادداشتی علمی به تحلیل تطبیقی نقش هوش انسانی و هوش مصنوعی در توسعه گردشگری هوشمند پرداخته و بر ضرورت بازتعریف نسبت انسان و فناوری در مدیریت تجربه گردشگر و برنامهریزی مقصد تأکید کرده است.
صنعت گردشگری بهعنوان یکی از تجربهمحورترین فعالیتهای انسانی، همواره متکی بر ادراک، تصمیمگیری و تفسیر انسانی بوده است. با این حال، ورود شتابان سامانههای هوش مصنوعی به حوزههایی مانند پیشبینی تقاضا، شخصیسازی خدمات، مدیریت مقاصد و تحلیل رفتار گردشگران، ساختار سنتی تصمیمسازی در گردشگری را با تحولی بنیادین مواجه کرده است.
مقایسه هوش انسانی و هوش مصنوعی در گردشگری تنها زمانی معنا پیدا میکند که بر پایه پارامترهای شناختی مشترک انجام شود. بر همین اساس، شاخصهایی نظیر یادگیری، ادراک، تصمیمگیری و حل مسئله بهعنوان ابعاد کلیدی در مدیریت و تجربه گردشگری مورد بررسی قرار گرفتهاند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هوش مصنوعی در گردشگری، بهویژه در یادگیری مبتنی بر دادههای کلان گردشگران و تحلیل الگوهای رفتاری، عملکردی بسیار کارآمد دارد و میتواند به بهینهسازی خدمات و افزایش بهرهوری منجر شود. با این حال، این نوع یادگیری اغلب فاقد درک عمیق از معنا، فرهنگ و انتظارات ضمنی گردشگران است؛ مؤلفههایی که نقشی اساسی در کیفیت تجربه سفر ایفا میکنند.
در بخش دیگری از این تحلیل آمده است که ادراک مقصد در هوش انسانی مبتنی بر تجربه زیسته، تفسیر فرهنگی و تعامل اجتماعی است، در حالی که سامانههای هوش مصنوعی مقصد را عمدتاً از طریق دادهها، تصاویر و شاخصهای کمی بازنمایی میکنند. این تفاوت سبب میشود که در مواجهه با موقعیتهای پیچیده گردشگری، مانند مدیریت تعامل گردشگر و جامعه میزبان یا حفظ اصالت فرهنگی مقصد، هوش انسانی همچنان نقش تعیینکنندهای داشته باشد.
تصمیمهای این حوزه، علاوه بر ملاحظات اقتصادی، تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی قرار دارند. در حالی که هوش مصنوعی میتواند تصمیمها را از نظر کارایی و سودآوری بهینه کند، قضاوت انسانی برای تحقق گردشگری پایدار و مسئولانه همچنان ضروری است.
هوش مصنوعی در حل مسائل ساختاریافته مانند مدیریت ظرفیت، زمانبندی و قیمتگذاری بسیار موفق عمل میکند، اما در حل مسائل مبهم و چندبعدی گردشگری، نظیر طراحی تجربه اصیل، مدیریت تعارضات فرهنگی و پاسخ به بحرانهای پیشبینیناپذیر، هوش انسانی برتری محسوسی دارد.
آینده گردشگری هوشمند نه در جایگزینی نیروی انسانی با الگوریتمها، بلکه در همافزایی شناختی میان هوش انسانی و هوش مصنوعی شکل میگیرد. ترکیب توان تحلیلی فناوری با خلاقیت، قضاوت و مسئولیت انسانی میتواند به توسعه پایدار گردشگری و ارتقای تجربه گردشگران منجر شود.
توسعه گردشگری هوشمند و انسانمحور مستلزم درک دقیق تفاوتها و شباهتهای هوش انسانی و هوش مصنوعی است؛ درکی که میتواند مسیر سیاستگذاری و طراحی سامانههای هوشمند گردشگری را بهدرستی هدایت کند.