به گزارش آوای اقتصاد، به نقل از ایسنا، درست ۷۲ سال پیش یعنی ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در چنین روزی احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و آذر شریعترضوی سه دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران در اعتراض به دخالتهای خارجی، فضای خفقان پس از کودتای ۲۸ مرداد و سفر نیکسون، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران با ضرب گلوله کشته شدند و امروز بیش از ۷ دهه است که خون این سه دانشجوی شهید، رنگی ماندگار بر دیوارهای دانشکده فنی این دانشگاه حک کرده است.
هجده سالهها و بیست سالههایی که در فضای خفقان بعد از کودتای ۲۸ مرداد در دانشگاه تهران ایستادند و با صدای گلوله بر زمین افتادند تا نشان دهند دانشگاه هنوز نفس میکشد. این دانشجویان نه به جنگ رفته بودند، نه سلاحی در دست داشتند؛ اعتراضشان فقط صدای «نه» به حضور قدرت بیگانه و تحقیر ملی بود. از همان روز بود که ۱۶ آذر به نماد آگاهی، اعتراض و استقلالخواهی دانشگاه تبدل شد.
امروز دانشگاه همانند قلبی میتپد که می توان با هر رفتوآمد، هر خنده روی نیمکت، هر نگاه پر اضطراب قبل از امتحان، نبض آینده را احساس کرد. راهروها پر از صدا است، صداهایی که از گذشته دور تا امروز به نام دانشجو را فریاد می زند.
این روزها اگر از هر دانشگاهی عبور کنیم، در هر گوشه از حیاط تا راهروهای شلوغ دانشکدهها، میتوان ردی از بیقراری فهمیدن و تغییر دادن را دید. این بیقراری همان روح مشترک نسل دانشجویی امروز است، نسلی که هنوز میان دغدغههای روزمره و رویای اصلاح سر درگم مانده اند.
*صدای دانشجوی امروز
بنابراین صدای دانشجوی امروز صرفا به پشت تریبونهای سخنرانی، سوت و کف زدن های پی در پی، جیغ و هورا کشیدن های گوش خراش خلاصه نمی شود. بلکه عده ای در دل انجمنهای علمی، تشکلهای فرهنگی و سیاسی و یا دور همی های دوستانه تلاش میکنند تا فضای فکری تازهای بسازند. در آن سوی دانشگاه نیز دانشجویانی را میبینیم که ساعتها در آزمایشگاهها مشغول کار هستند تا با دستانی خسته اما نگاهی پر امید به نتایج پژوهش، نویدی تازه از آینده به گوش ما برسانند.
چراغ های خوابگاههای دانشجویان نیز شبها تا دیر وقت روشن میماند؛ خندهها و گفتوگوها در هم میآمیزند. از شوخیهای ساده درباره غذای سلف تا بحثهای عمیقتر درباره وضعیت جامعه، امید و آینده. در میان تمام این حرفها، یک پرسش بیوقفه در فضای دانشگاه میچرخد: «ما قرار است با این دنیا چهکار کنیم؟» پرسشی که شاید هیچکس پاسخی قطعی برایش نداشته باشد، اما همین جستوجوی پاسخ، همان چیزی است که زندگی دانشجویی را زنده و پرمعنا نگه میدارد.
بنابراین امروز بیش از ۷۰ سال است که نسلهای مختلف دانشجویان، هر یک به گونهای، پیام ۱۶ آذر را زنده نگه داشتهاند؛ گاهی در فریادهای پرشور سیاسی، گاهی در تلاشهای علمی، فرهنگی و اجتماعی برای ساختن آیندهای بهتر می جنگند. بر این اساس دانشجو همیشه پرسشگر بوده است؛ صدایی که حتی اگر به آرامی هم سخن بگوید، طنین آن از مرز دانشگاهها میگذرد.
امسال نیز در حالی که کشور درگیر چالشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گوناگون است، دانشگاهها بار دیگر شاهد جنبوجوشی متفاوتاند. سالنهای همایش پر از برنامههای فرهنگی و نشستهای گفتوگو است، دانشجویان یاد سه قهرمان ۱۶ آذر را گرامی میدارند، اما در نگاهشان امیدی روشن دیده میشود، امید به اصلاح، گفتوگو و تغییر.
*دهههای پر التهاب پیش و پس از انقلاب
در دهه ۴۰ و ۵۰ دانشگاه به کانون شکلگیری جریانهای فکری و سیاسی بدل شد. از حلقههای مطالعاتی تا گروههای مبارز همه در جستوجوی پاسخ به یک سؤال بودند اینکه چرا عقب ماندیم و چگونه باید ایستاد. به این جهت جنبش دانشجویی در این سالها علاوه بر صدای اعتراض آزمایشگاه اندیشه بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ دانشگاه باری دیگر به میدان تحولات اجتماعی و سیاسی تبدیل شد. در دهه ۶۰ با شعارهای عدالتخواهانه و انقلابی، درگیر بازسازی شد، در دهه ۷۰ با گسترش فضای اصلاحطلبانه بار دیگر زبان نقد به میان آمد، در دهه ۸۰ نیز نشان داد هنوز «وجدان بیدار جامعه» است. اما از دهه ۹۰ به بعد، نشانههای رخوت و سکوت تدریجی از جنس فرسودگی جمعی در بدنه دانشگاه دیده شد.
*دانشجوی امروز چه میخواهد؟
دانشجوی امروز برخلاف تصویری که گاه از او ارائه میشود، بیتفاوت نیست، او درگیر دغدغههایی جدید است چرا که در جهانی زندگی میکند که سیاست از فضای رسمی به شبکههای اجتماعی مهاجرت کرده است و «هشتگ» جای «تجمع» را میگیرد و «پست» در اینستاگرام صدای بلندتری از تریبون رسمی دارد.
از همینرو بسیاری از دانشجویان امروز به جای شعار سیاسی به دنبال صداهای عملیتر هستند. بنابراین اگر امروز نسل زد کمتر شعار میدهد، شاید چون منتظر شرایطی است که صدایش شنیده شود. در عمق سکوت آنها هنوز حس تعلق و میل به تغییر وجود دارد فقط شکل بروز آن عوض شده است. بنابراین ۱۶ آذر فرصتی برای بازخوانی حس تعلق است و دانشجویان هستند که میتوانند با برگزاری مناظرهها و سخنرانیهای داغ سیاسی با دعوت از شخصیتهای برجسته نشان دهند که فضای سیاسی دانشگاه همچنان زنده و پویاست.